Departed

...Never fade in the dark...

...Never fade in the dark...

Departed

او کسی است که اهمیت جمعی ندارد او فقط یک فرد است...
《لویی فردینان سلین》


نقاشی:فرشتگان سقوط کرده
نقاش: پیتر پل روبنس

آخرین مطالب
  • ۰۱/۰۴/۰۶
    رگ

شب ایم ببرت...

انجامش بده!...نه....چرا نه؟باز هم لجبازی؟انوقت به من میگویی مدعی؟...حالا هرچی،نمیخواهم،انجام نمیدهم ...هی دست روی دست بگذار و هی به تعویق بینداز...تعویق نمیاندازم کمی بیشتر زر بزنی طناب دار دور گردنت می اندازم!آخ!گفتم طناب دار،ان عروسک های ترسناکِ حلق اویز را یادت می‌آید در فلان فیلم که هزار سال قبل دیدیم؟میخواهم بسازمشان!...بله بله تو مدام گوه میخوری ،باید حتما حرف های بدون تمبون بارت کنم؟خودت میدانی که نمیسازی،اصلا آخرین باری که عروسک سازی کردی کی بود؟شش سال قبل؟هفت سال قبل؟...چه کار داری که کی ذوقم کور شده اخر؟مگر ساختن چهارتا مجسمه چقدر زحمت دارد؟فوقش دو سه تای اول خراب میشوند بعد دستم می آید چه کار کنم  قلقش را...جمله بندی ات فروپاشیده است!فارسی هم دارد یادت میرود میمون ،حواست هست؟حالا بیخیال میدانم به اندازه کافی خودت را سرزنش می‌کنی به خاطرش و رگ میهن پرستی ات هر دفعه می‌ترکد و فلان.میخواستم بگویم بکش بیرون!سن خر پیر را داری هنوز ازین رفتار های بچگانه و نوجوان پسندانه داری؟بزرگ شو ابله!عروسک حلق آویز ،ریخت و قیافه ایمو و پانک ،داستان های تاریک و جنایی سر هم کردن و این چرندیات ،بزرگ شو !جدی رفتار کن!بالغانه!...لعنت بر پدر آنی که بگوید من آدم جدی ای نیستم ،گوه مفت خورده!طنز تلخی دارم ولی شدیدا آدم جدی ای هستم مردم در دور و برم معذب میشوند حتی !ولی رفتار های بالغانه ؟بی وجدان چرا نمیگذاری تفریح کنم!خودت که خوب میدانی هشتاد نود درصد دیوانه بازی ها و روانی کاری هایم عمدی است،خودت که بهتر میدانی خوشم می‌آید ادای روانی ها رو در بیاورم ولی میتوانم شیک و رسمی برخورد کنم بدون حتی ذره ای اسکل بازی!اما خسته کننده است،حوصله ام سر میرود چه میشود کمی دیوانه بازی داشته باشم ؟...آره تایید میکنم خودت میخواهی اسکل بازی در بیاوری ولی آدم خشک و جدی ای هستی در موارد جدی؛کلا چندین بُعد شدیدا متفاوت داری همه شان هم مفت نمی ارزند اما سوالم اینجا بود که علاقه مندی به این که ادای دیوانه ها را دربیاوری خودش نوعی دیوانگی نیست؟گوه میخورم من تو عرضه روانی بودن داشتی اینجا نبودی فقط فاز برمی‌داری ،تقلبی حال بهم زن...انجامش میدهم!...خیلی عجب!!!...بگذار تا جوگیرم تمامش کنم که کلکش زودتر کنده شود هرچند که همین حالا هم بروم نزدیکش به حالی می افتم که بیگدلی خدا بیامرز گفت:

گفت، دیروز: شب آیم ببرت؛ آمد صبح

شرمی امروز ز دیر آمدن دوشش باد

  • سگ ولگرد

نوشته ها

چرند